معنی بررسی جزئیات چیزی
حل جدول
ورنداز
بررسی جزئیات
تحلیل
تجزیه و تحلیل
جزئیات دقیق چیزی
ریزه کاری
بررسی دوباره چیزی
بازنگری
بررسی
وارسی،
فرهنگ معین
(جُ یّ) [ع.] (اِ.) جِ جزئیه.
فرهنگ واژههای فارسی سره
ریزگان
فرهنگ عمید
جزئیه
لغت نامه دهخدا
بررسی. [ب َرْ، رَ / رِ] (حامص مرکب) بازرسی. تفتیش. تنقیب. (یادداشت مؤلف). فحص. (یادداشت مؤلف). پرسش. پرس و جو.
- بررسی شدن، تفتیش شدن. بازرسی شدن.
|| امعان نظر در نوشته ای. غوررسی و اظهار نظر در محتوای کتابی یا مقاله ای. مطالعه. اقتراح.
فارسی به عربی
تشاور، دراسه، مسح
فارسی به ایتالیایی
supervisione
فارسی به آلمانی
Abgeben, Einhalten, Kontrolle (f), Prüfen, Scheck (m), Studium
معادل ابجد
923